آغوش آسمان
ملتهب از آرزوهای محال
خسته از باریدن
بر کابوس ثانیه ها...
مقصد کجاست
که راه ناپیداست.. ؟
لبخندها محصورند
و نگاهها گریزان
و مغزها مشغول فلسفه بافی...
شما بگویید
چگونه فریاد بزنم
نوای دلسوختگانِ بی نوا را...؟
وقتی دنیا
برایمانقفسی تنگ شده
کاش می شد
به نقطه سرخطِ
بن بست هایی برگردیم
که بی خیالی
شیرین ترین خیالِ
زندگیمان بود.
فریبا صادق زاده
برچسبها: فریباصادق زاده
تاريخ : یکشنبه ۱۱ شهریور ۱۴۰۳ | 12:41 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |