کسی به درختها سلام نمیدهد
کسی نمیپرسد:
امروز چقدر باد را تحمل کردی؟
یا
چند پرنده امروز بیخبر رفتند؟
کسی نمیداند
درختی که تکیهگاه خاک است
گاهی خودش هم
نیاز دارد
تکیه کند…
کوه،
نه مغرور است
نه خاموش
فقط
کسی بلد نیست
زبان سنگ را بفهمد…
ابرها،
هر شب
گریه میکنند
نه برای ما،
برای رودهایی
که دیگر نیستند…
طبیعت
روزی خانه بود
حالا
فقط تماشاخانهست
برای عکسهایی
که دوست ندارند گِل شوند…
و من
وقتی زیر سایهی یک درخت نشستهام
یا پایم را در آب میگذارم
احساس میکنم
دارم عذرخواهی میکنم…
از چیزی
که فراموشش کردهایم
در شلوغیِ شهر.
ابوفاضل اکبری🌹
برچسبها: ابوفاضل اکبری
تاريخ : دوشنبه ۵ آبان ۱۴۰۴ | 11:42 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 | 

