رهایت می کنم
به امان خدا
رهایت می کنم عزیزم
تا با آخرین گله ی گوزن ها
به رستگاریِ دشت برسی
راستی
تا کنون به قاصدک ها فکر کرده ای
پیام آور خوشبختی اند گویی
و هر بار که یکی شان را می بینیم
برای خبر خوشی که سالهاست منتظریم
می گرییم
رهایت می کنم عزیزم
چون کبوتری که جَلد نبود
و خوب میدانم که بوسه های روی سر
تضمینی برای ماندگاری نیست
نگاه کن
به قاصدکی که پشت شیشه است
نگاه کن
کاش پنجره را باز می گذاشتم...
برچسبها: حمیدجدیدی , پنجره
تاريخ : چهارشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۳۹۹ | 0:25 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |