✈★در امتدادک🍃♥️🍃ــمهتاب🍃🧡💙🍃وچه👤

🦋🪁🌳✰فراموش نکنیدکه سپاسگزار باشید.هر روز(حوالی خدا)☀️♡

من و تو مثل دو تا رود موازی بودیم

🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊
✈★در امتدادک🍃♥️🍃ــمهتاب🍃🧡💙🍃وچه👤 🦋🪁🌳✰فراموش نکنیدکه سپاسگزار باشید.هر روز(حوالی خدا)☀️♡

من و تو مثل دو تا رود موازی بودیم

می توانی بروی قصه و رویا بشوی
راهی دورترین گوشه ی دنیا بشوی

ساده نگذشتم از این عشق، خودت می دانی
من زمینْگیر شدم تا تو، مبادا بشوی


آی! مثل خوره این فکر عذابم می داد
چوب ما را بخوری، ورد زبان ها بشوی

من و تو مثل دو تا رودِ موازی بودیم
من که مرداب شدم، کاش تو دریا بشوی


دانه ی برفی و آنقدر ظریفی که فقط
باید از این طرف شیشه تماشا بشوی

گره ای بود که تا باز شود فهمیدم
تو خودت خواسته بودی که معما بشوی


در جهانی که پُر از وامق و مجنون شده است
می توانی عذرا باشی، لیلا بشوی

می توانی فقط از زاویه ی یک لبخند
در دلِ سنگ ترین آدم ها جا بشوی


بعد از این، مرگ نفس های مرا می شمرد
فقط از این نگرانم که تو تنها بشوی


برچسب‌ها: مهدی فرجی

تاريخ : سه شنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ | 9:22 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |
.: Weblog Themes By SlideTheme :.