باید کمک کنی، کمرم را شکستهاند
بالم نمیدهند، پرم را شکستهاند
نه راه پیش مانده برایم نه راه پس
پلهای امن پشت سرم را شکستهاند
هم ریشههای مرا خشک کردهاند
هم شاخههای تازهترم را شکستهاند
حتی مرا نشان خودم هم نمیدهند
آیینههای دور و برم را شکستهاند
گلهای قاصدک خبرم را نمیبرند
پای همیشهی سفرم را شکستهاند
حالا تو نیستی و دهانهای هرزهگو
با سنگ حرف مفت، سرم را شکستهاند
- مهدی فرجی -
برچسبها: مهدی فرجی
تاريخ : چهارشنبه ۱۳ دی ۱۴۰۲ | 11:45 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |