خورشید تابان میرسد از پشت کوهستان
آغوش صبحی روشنست و پرشکوه ایمان
برخیز با لبخند نو، آغاز کن یارا
زیرا شکوفا میشود امید از باران
هر لحظه را باید غنیمت دید و دل شادان
چون میرسد از راه نو پیغام بیپایان
در چشم تو دریای نور و در دلت آرام
میجوشد از اعماق جان رگبار از طوفان
با دست خود بنویس شعر زندگی باز
تا جاودان گردد صدا در دفتر جانان
در کوچههایی خسته، گل از خاک میروید
با نغمهی باران شکوفه میدهد بستان
ای دل، برو از جادهی امید و از زیبا
زیرا جهان گردد پر از مهری و پر ایمان
ای شاعری که میشود نامت به دل جاوید
باید بسازی عالمی سرشار از احسان
ابوذر خسروی
برچسبها: ابوذرخسروی
تاريخ : یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ | 10:29 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |