یک پستچی به در زد ،بر لب سلام دارد
تا نامه را گشودم، دیدم پیام دارد
مرسولهای رسیده از راه دوردستی
پیغام داده یارم، عهدت دوام دارد؟
بر کاغذی سلامش، دادم درود پاسخ
گفتم میان قلبم، مُلکی به نام دارد
پیری بهانه جویم، هر لحظه یاد اویم
بر سر نهم مکانش، والا مقام دارد
در گیرودار عشقم، از پیچ و تاب مویش
بر پرتگاه کوهم، مهرش کنام دارد
عطر از تنش تراود ،گفتار او حلاوت
از لحظه لحظههایم، فکرش سهام دارد
تاریخ روز زن را، در دفترم نوشتم
نزدیک شد زمانش، جشنی مهام دارد
چون کوه پشتوانی در مشکلات شوهر
در راه اعتلایش، زن اهتمام دارد
خواهر کنار مادر با خانهدار همسر
هرجا قدم گذارد، منزل قوام دارد
رخصت دهد فراتر، کوته کنم سخن را
گل ریز زیر پایش، زن احترام دارد
ابراهیم خلیلیان
برچسبها: ابراهیم خلیلیان
تاريخ : یکشنبه ۲۳ آذر ۱۴۰۴ | 12:6 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

