آیت الله جوادی آملی:
«... یونس كه ﴿فلتقمه الْحُوتُ وَهُوَ مُلِیمٌ﴾ ؛ در خطر مرگ قرار گرفت، او محتاج به نجات بود، اما جز تسبیح چیزی نداشت، عرض كرد: ﴿لاَّ إِلهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّى كُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ﴾ همین، به نقص خود اعتراف كرد وخدا را از نقص منزّه كرد: آن تسبیح برای آن است كه بگوید: عبد ناقص است و مولا منزه از نقص است: ﴿لاَّ إِلهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّى كُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ﴾؛ من ناقصم و تو منزه از نقصی، همین. درباره یونس(ع) هم فرمود به اینكه او عبد صالح ما است، این ظلمی كه دارد یعنی قصور، وگرنه او معصوم است و منزه از نقص است...»
«... ﴿وَذَا النُّونِ إذْ ذَهَبَ مُغَاضِباً فَظَنَّ أَن لَن نَّقْدِرَ عَلَیهِ فَنَادَی فِى الظُّلُمَاتِ أَن لاَّ إِلهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّى كُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ﴾، آنگاه فرمود: ﴿فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَنَجَّینَاهُ مِنَ الْغَمِّ﴾ ، برای اینكه تثبیت كند این مسئله كلی است و اختصاصی به أنبیا ندارد، منتها مرحله بالایش برای أنبیا است وگرنه مراحل وسطی و نازلهاش نصیب دیگران هم میشود، در ذیل آیه اصل كلی را ارائه داد و فرمود: ﴿وَكَذلِكَ نُنْجِى الْمُؤْمِنِینَ﴾ یعنی اگر انسان غمگینی به ذكر یونسی سرگرم باشد، قبل از اینكه از ما چیزی بخواهد ما غمش را برطرف میكنیم. آنها هم كه اهل راه هستند این ذكر یونسی را مجرَّب میدانند، میگویند: ﴿لاَّ إِلهَ إِلاَّ أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّى كُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ﴾ ، حالا یا 400 بار است در روز یا كمتر، بیشتر، یا در حال سجده است یا غیر سجده اگر در حال سجده باشد اثرش بیشتر است، هرچه بیشتر بهتر ولی این اصل را قرآن كریم به ما ارائه داد و فرمود: این مخصوص یونس نیست، مخصوص دریا هم نیست، مخصوص كام ماهی هم نیست، هر خطری باشد، ما او را از غم نجات میدهیم: ﴿وَكَذلِكَ نُنْجِى الْمُؤْمِنِینَ﴾ یعنی اگر مؤمنی با ذكر یونسی با خدا در ارتباط بود، از اندوه نجات پیدا میكند.»
توصیه:
به همه عزیزان توصیه میشود که نه تنها مکرر و مستمر به اذکار وارده و از جمله ذکر یونسیه مداومت داشته باشند و در مفاهیم بلند آنها تفکر و تعمق کنند، بلکه بدانند هر کس آنها را از این اذکار منع کرد، جاهلی است که اهداف شیطانی و نفسانی را تعقیب میکند. او خودش به اذن کدام استادی، یا بر اساس کدام آیه و حدیثی میگوید: ذکر تهلیل و یونسیه نخوانید، زیارت عاشورا نخوانید و ...؟! لذا شدیداً با او برخورد کنند، از مجلس بیرونش بیاندازند و دیگر نه تنها دعوتش نکنند، بلکه اصلاً به مجالس دینی راهش ندهند، چرا که هدفی جز گمراه کردن ندارد.
برچسبها: خدا , آرامش

