تو را خواستن
چشم می خواهد ، دارم
لب می خواهد ، دارم
دست می خواهد ، دارم
پا هم می خواهد ، که دارم
تو را خواستن
بوسیدن می خواهد ، بلدم
آغوش گرفتن می خواهد ، بلدم
عاشقی هم می خواهد ، که بلدم
خودت نگاهم کن
که نخواستنت
شجاعت خواست ، نداشتم
منطق خواست ، نداشتم
عقل هم خواست ، که نداشتم
دارو ندارم به هم ریخته
چه دارم ؟ چه ندارم ؟
کاش از خواب بیدار شوی
بیایی و ببینی میان این برگه ها
وسط حساب کتاب ها درحال گم شدنم
بی هوا ببوسی ام و بگویی دار و ندارت منم
بگو
حساب و کتاب فقط حساب کتاب بوسه هایمان
باقی اش را شعر کن
حامد نیازی
برچسبها: حامدنیازی
تاريخ : دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 6:42 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

