✈2★در امتدادک🍃♥️🍃ــمهتاب🍂🧡💙🍂وچه👤

🦋🪁🌳✰فراموش نکنیدکه سپاسگزار باشید.هر روز(حوالی خدا)☀️♡

✈2★در امتدادک🍃♥️🍃ــمهتاب🍂🧡💙🍂وچه👤 | حامدنیازی

🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊
✈2★در امتدادک🍃♥️🍃ــمهتاب🍂🧡💙🍂وچه👤 🦋🪁🌳✰فراموش نکنیدکه سپاسگزار باشید.هر روز(حوالی خدا)☀️♡

در فکرم چه می‌گذرد؟

در فکرم چه می‌گذرد؟
آن‌چه تو بیاندیشی
در چشم‌هایم چه پیداست؟
آن‌چه تو ببینی
از لب‌هایم چه میچکد؟
آن‌چه تو را سیراب کند
در گوش‌هایم چه می‌پیچد؟
آن‌چه تو بگویی
در کلامم چه پنهان است؟
آن‌چه تو طلب ‌کنی


از شعرهایم چه می‌تراود؟
آن‌چه تو بخوانی
در دست‌هایم چه دارم؟
آن‌چه تو بگیری
در رویایم‌ چه می‌بینم؟
آن‌چه تو بسازی
از عشق چه می‌خواهم؟
آن‌چه تو بخواهی
هر آن‌چه تو بخواهی‌ام!
من،منِ توام اکنون


حامد‌_نیازی


برچسب‌ها: حامدنیازی

تاريخ : چهارشنبه ۶ دی ۱۴۰۲ | 12:2 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

خاطرات آخرین سفرمان

خاطرات آخرین سفرمان
رهایم نمی کند...
همان سفر
که هیچگاه با هم نرفتیم!


حامد_نیازی


برچسب‌ها: حامدنیازی

تاريخ : پنجشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۲ | 11:23 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

منتظرم یک نفر بیاید که

منتظرم
یک نفر بیاید که حواسَش یک سَره
در حیاطِ خیال من وِل بچرخد!
یک نفر که در حوضِ رویایم تَن بشوید!
یک نفر که
یک نفر نباشد!
یک دنیا باشد!


حامد_نیازی


برچسب‌ها: حامدنیازی

تاريخ : دوشنبه ۱۲ تیر ۱۴۰۲ | 9:36 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

من از میانِ تمام کتاب‌ها

من از میانِ تمام کتاب‌ها
آن‌که شبیه تو بود برگزیدم
و از دل تمام صفحات
آن‌که عطر دست‌های تو را داشت
انتخاب‌کردم
و از تمام صفحه‌ها
برگی که به لطافت‌نگاه تو بود دیدم
و از این برگ
خطی که طعم تو را داشت خواندم

اینک
دوستت دارم
دوستت دارم و
دوستت دارم را مدام تکرار می‌کنم
که در تو خلاصه می‌شود
ای عصاره‌ی تمام شعرهای ناگفته

حامد_نیازی


برچسب‌ها: حامدنیازی

تاريخ : یکشنبه ۱۱ تیر ۱۴۰۲ | 10:9 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

تو بکرترین منظره‌ای

تو
بکرترین منظره‌ای
مثل درخت پرتقالی که
در پاییز به بار نشسته‌باشد
پر از بوسه
پر از دوستت دارم ...


حامد نیازی


برچسب‌ها: حامدنیازی

تاريخ : شنبه ۱۰ تیر ۱۴۰۲ | 9:7 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

اگر بروی یک راه ساده پیش رویم هست:

اگر بروی یک راه ساده پیش رویم هست:
گریه!
اگر بمانی هزار راه سخت!
هزار راه صعب العبور!
هزار راه بی برگشت!
هزار مسیر ناشناخته!
هزار اتفاق!
و من عاشق ماجراجوییم!

بیا و بمان!

حامد_نیازی


برچسب‌ها: حامدنیازی

تاريخ : جمعه ۱۲ خرداد ۱۴۰۲ | 10:29 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

گاه می‌اَندیشم

گاه می‌اَندیشم

بهار تویی

و اینکه سالهاست به جای تو می‌آید

شوخیِ تلخِ خداست با من

حامد‌_نیازی


برچسب‌ها: حامدنیازی , خدا

تاريخ : جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ | 9:43 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

حواسم پرت زیبایی ات شد !

حواسم پرت زیبایی ات شد !

من دست و پا چلفتی

نصف بیشتر شعرم را ریختم زمین!

فقط ماند...

یک دوستت دارم ساده !

- حامد نیازی


برچسب‌ها: حامدنیازی

تاريخ : جمعه ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۲ | 9:28 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

میشود امروز کمی لطف کنی!

میشود امروز کمی لطف کنی!
کمی حواست به دورو برت نباشد...
در خانه راه بروی
کار کنی
آواز بخوانی
کدبانو باشی اصلا
کارت که تمام شد برای خودت چای بریز
، برو پشت پنجره
موزیک گوش کن و...

با لیوان چای در خانه بچرخ و دل ببر از قاب عکس ها
قول بده حواست نباشد به هیچ جا
وقتی حواست نیست زیباترین زن دنیایی!
و من...
امروز
روزی ست که باید عاشقت بشوم!!


حامد_نیازی


برچسب‌ها: حامدنیازی

تاريخ : چهارشنبه ۲ فروردین ۱۴۰۲ | 11:54 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

گفتی آرزو کن و

گفتی آرزو کن و

به نسیم بسپار...

و تو را طوفان برد !

همین...

| حامد نیازی |


برچسب‌ها: حامدنیازی

تاريخ : چهارشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ | 8:11 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

زیباست ها!

داشتم تصورت میکردم

ساده،

آرام،

زیبا،

با همان لباس آبی فیروزه ای ات.

با همان دامن بلند گل دار .

با اولین لبخندی که زدم،

دیدم خدا کنارم نشسته و

دست هایش را زیر چانه اش زده!

نگاهم کرد و گفت...

زیباست ها!

| حامد نیازی |


برچسب‌ها: حامدنیازی , خدا

تاريخ : چهارشنبه ۱۹ بهمن ۱۴۰۱ | 7:37 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

کلافه ام از دلتنگی...

کلافه ام از دلتنگی...

ولی نباید مستقیم توی چشمهایت زل بزنم و بگویم!

باید آرام و

یواشکی؛

از پشت هزار اتفاق و هزار خاطره

بیایم و بگویم :

ای وای...

شما اینجایید؟

چه تصادفی!

چه سعادتی...

اما حیف که این قاب عکس ها

نه صدایشان شبیه توست

نه عطرشان!

نه لبخندشان...

این ها فقط این جا نشسته اند

تا من یادم بماند قیافه ی عشق را !

| حامد نیازی |


برچسب‌ها: حامدنیازی

تاريخ : پنجشنبه ۲۲ دی ۱۴۰۱ | 7:52 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

اگر بروی یک راه ساده پیش رویم هست:

اگر بروی یک راه ساده پیش رویم هست:
گریه!
اگر بمانی هزار راه سخت!
هزار راه صعب العبور!
هزار راه بی برگشت!
هزار مسیر ناشناخته!
هزار اتفاق!
و من عاشق ماجراجوییم!
بیا و بمان!


حامد_نیازی


برچسب‌ها: حامدنیازی

تاريخ : یکشنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۱ | 10:31 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

بیا بگذار فالت را بگیرم!

کاش

امروز سر یکی از چهار راه ها

یکی از این فالگیر ها

جلویت را میگرفت و میگفت

به به

چه چشمهایی

چه خانم زیبایی

ماشا الله، بترکد چشم حسود!

بیا...

بیا بگذار فالت را بگیرم!

بعد تو هم بگویی باشد!

به شرطی که حرفهای قشنگ بزنی برایم!

پیر زن فالگیر با محبت میگوید:

با من!

نگران نباش!

کف دستت را ندیده

شروع کند که وااااای

اینجا را ببین

چقدر مهربان است!

چقدر دوستت دارد!

اصلا...

برایت میمیرد!

آخ خانم جان اذیتش نکن

کمی مهربان باش!

ابروهایت را هفتی،هشتی کن و بگو!

جلل الخالق!

چه کسی را؟

پیر زن با مهربانی میگوید

ای مااادر جااان...

این روزها مرد زندگی کم پیدا میشود

مردی که تو را نفس بکشد!

پس هوایش را داشته باش

باز میخندی!

پیر زن میگوید اگر هست مراقب عشقت باش

و اگر نیست زود میرسد!

با لبخند مهربان همیشگی ات خدا حافظی میکنی و میپرسی خب

حالا این عشق خیالی چقدر برایم آب خورد؟

فالگیر میگوید هیچی

فدای چشمهای عسلی ات مادر!

سپید بخت شوی!

به سلامت ....

کاش با تعجب و لبخند از چهار راه که رد شدی...

پیر زن دنبال من بگردد در شلوغی جمعیت!

بیاید و بگوید پسرم خوب بود؟

کاری کردم یک دل نه ، صد دل عاشقت شود!

و من با نگرانی بگویم عالی بودی مادر!

عالی!

و به این فکر کنم که چرا به جای یک چرخ، چهار چرخ ماشینت را پنجر کرده ام!

| حامد نیازی |


برچسب‌ها: حامدنیازی

تاريخ : شنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۱ | 7:36 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

تو را خواستن

تو را خواستن
چشم می خواهد ، دارم
لب می خواهد ، دارم
دست می خواهد ، دارم
پا هم می خواهد ، که دارم

تو را خواستن
بوسیدن می خواهد ، بلدم
آغوش گرفتن می خواهد ، بلدم
عاشقی هم می خواهد ، که بلدم

خودت نگاهم کن
که نخواستنت
شجاعت خواست ، نداشتم
منطق خواست ، نداشتم
عقل هم خواست ، که نداشتم

دارو ندارم به هم ریخته
چه دارم ؟ چه ندارم ؟
کاش از خواب بیدار شوی
بیایی و ببینی میان این برگه ها
وسط حساب کتاب ها درحال گم شدنم
بی هوا ببوسی ام و بگویی دار و ندارت منم

بگو
حساب و کتاب فقط حساب کتاب بوسه هایمان
باقی اش را شعر کن
حامد نیازی


برچسب‌ها: حامدنیازی

تاريخ : دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 6:42 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

تو از میانِ تمام شعرها

تو از میانِ تمام شعرها
همانی که هیج‌گاه نمی‌نویسم
از‌میان خاطره‌ها همانی که ندیدم
و از میان رویاها
آنی که به خوابم نیامد
تو همان لبخندی که گمش کردم
و از میان تمام حروف
همانی که کشف نشد
تو معنای سکوت منی
به همین سنگینی
به همین زیبایی


حامد نیازی


برچسب‌ها: حامدنیازی

تاريخ : شنبه ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۱ | 0:36 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

عطر پرتقال می گیرد نفسم

عطر پرتقال می گیرد نفسم
از تو که می گویم
نارنجی می شود دنیایم
تو را که می بینم
و تو بکرترین منظره ای
مثل درخت پرتقالی
که در پاییز به بار نشسته باشد!

پر از بوسه
پر از دوستت دارم...

"حامد نیازی"


برچسب‌ها: حامدنیازی

تاريخ : یکشنبه ۱۶ آبان ۱۴۰۰ | 0:37 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

می گویم: «دوستت دارم»

می گویم: «دوستت دارم»
می شکفی...
گل های باغچه تقلید می کنند
خدا می خندد و می گوید:
امان از عشق...
# حامد نیازی


برچسب‌ها: حامدنیازی , عشق

تاريخ : چهارشنبه ۵ آبان ۱۴۰۰ | 7:0 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

تو از میانِ تمام شعرها

تو از میانِ تمام شعرها
همانی که هیج‌گاه نمی‌نویسم
از‌میان خاطره‌ها همانی که ندیدم
و از میان رویاها
آنی که به خوابم نیامد
تو همان لبخندی که گمش کردم

و از میان تمام حروف
همانی که کشف نشد
تو معنای سکوت منی
به همین سنگینی
به همین زیبایی

حامد نیازی


برچسب‌ها: حامدنیازی

تاريخ : سه شنبه ۴ آبان ۱۴۰۰ | 0:10 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

گفتی آرزو کن و  به نسیم بسپار..

گفتی آرزو کن و

به نسیم بسپار...

و تو را طوفان برد !

همین...

| حامد نیازی |


برچسب‌ها: حامدنیازی

تاريخ : پنجشنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۰ | 6:36 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |
        مطالب قدیمی‌تر >>


.: Weblog Themes By SlideTheme :.