✈★در امتدادک🍃♥️🍃ــمهتاب🍃🧡💙🍃وچه👤

🦋🪁🌳✰فراموش نکنیدکه سپاسگزار باشید.هر روز(حوالی خدا)☀️♡

✈★در امتدادک🍃♥️🍃ــمهتاب🍃🧡💙🍃وچه👤 | نرگس صرافیان طوفان

🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊
✈★در امتدادک🍃♥️🍃ــمهتاب🍃🧡💙🍃وچه👤 🦋🪁🌳✰فراموش نکنیدکه سپاسگزار باشید.هر روز(حوالی خدا)☀️♡

آدم حسابی

استکان چای را مقابلش چرخاند، رو به جمع کرد و گفت: خیلی باید شانس بیاورید که خدا شما را با یک آدمِ حسابی، هم‌مسیر کند و نوک پیکان نگاهش را سمت من چرخاند و لبخند زد و حس کردم نگاهش از همیشه متفاوت‌تر بود و در عمق چشمانش قدردانی و عشقی بی‌اندازه موج می‌زد. کمی مکث کرد و ادامه‌داد: مثل من که خدا خیلی دوستم داشت...
همین یک جمله و اعتراف کافی بود تا احساس کنم لااقل یک بخش کوتاه از ماموریت جهانم را درست انجام داده‌ام و بعد از مدت‌ها، نفسی عمیق بکشم.
حس خوبی‌ست این‌که جایی قدر آدم دانسته شود و آدم حس کند توان و انرژی‌اش، به هر میزان، به چشم آمده و وظیفه تلقی نشده!
گاهی بعضی حرف‌ها و رفتارها آدم را لبریز می‌کند. لبریز از اندوه یا لبریز از شوق و من آن لحظه از تمام احساسات خوب جهان لبریز بودم. انگار تمام عمر دویده‌بودم و جنگیده‌بودم و دوام آورده‌بودم تا همین را بشنوم...

#نرگس_صرافیان_طوفان


برچسب‌ها: نرگس صرافیان طوفان , خدا

تاريخ : سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ | 11:0 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

کم کم یاد می‌گیری؛

کم کم یاد می‌گیری؛
همه‌ی دردها ،
همه‌ی مشکلات ،
و همه‌ی از دست دادن‌ها بد نیست
درست شبیهِ واکسن؛
که اولش کمی می‌سوزانَد
ولی قوی‌ترت می‌کند ...

#نرگس_صرافیان_طوفان‌


برچسب‌ها: نرگس صرافیان طوفان

تاريخ : دوشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۴ | 11:42 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

اگر دوستم داشتی،

تو تمام مدت دروغ می‌گفتی!

اگر دوستم داشتی، اینقدر احساس تنهایی و حماقت و اندوه نداشتم!

اگر دوستم داشتی، لااقل یک‌بار کنارت احساس امنیت می‌کردم!

اگر دوستم داشتی، لااقل یک‌بار میان اینهمه انسان، به چشمت می‌آمدم!

لااقل یک‌بار از من دفاع می‌کردی!

لااقل یک‌بار مرا به همه چیز و همه‌کس ترجیح می‌دادی...

اگر دوستم داشتی، حال من خوب بود،

چشمانم برق می‌زد، کودک درونم شیطنت می کرد و می‌خندید

نه حالا که پشت بالغ عبوس درونم پناه گرفته و غمگین است.

اگر دوستم داشتی، جهان برایم سفید و پر نور بود، نه اینقدر تاریک!!!!

#نرگس_صرافیان_طوفان


برچسب‌ها: نرگس صرافیان طوفان

تاريخ : یکشنبه ۱۲ مرداد ۱۴۰۴ | 11:44 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

جسارت داشته باش و زندگی کن

جسارت داشته باش و زندگی کن
اما جوری که خودت دوست داری
نه جوری که دیگران از تو انتظار دارند!
مهم نیست که تا مقصدت می رسی یا نه
و مهم نیست که تمامِ آرزوهایت محقق می شوند یا نه
مهم این است که حالِ دلت خوب باشد !
پس تا میتوانی شاد باش
و از لحظه لحظه ی زندگی ات لذت ببر ...
و خودت باش
خودت حاکم و معیار و قاضیِ کارهای خودت
خودت همه کاره ی دنیای خودت
و انگیزه ی آرزوهای خودت ...
تو نیاز به تایید هیچکس نداری


نرگس صرافیان


برچسب‌ها: نرگس صرافیان طوفان

تاريخ : چهارشنبه ۴ تیر ۱۴۰۴ | 10:54 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

من شیفته ی زنان تلاشگرم

من شیفته‌ی زنان تلاشگرم. زنانی که منتظر نمانده‌اند یک مرد از راه برسد و آنان را خوشبخت کند، زنانی که با تمام سختی، روی پای خودشان ایستاده‌اند، زمین خورده و بلند شده‌اند. من شیفته‌ی لبخندهای معصومانه و تواَم با اقتدار زنانی‌ام که بارهای سنگین‌تر از طاقتشان برداشته‌اند و مسئولیت‌های فراتر از توانشان به عهده گرفته‌اند و شبیه به جنگجوی میدانی‌ خالی از هم‌رزم، به پیکار با مشکلات، قضاوت‌ها و سختی‌های روزگار برخاسته‌اند.
من شیفته‌ی زنانی‌ام که بیش از آن‌که پنا‌ه‌برنده باشند، پناه دهنده‌اند و بیش از آنکه گلایه کنند، تلاش می‌کنند و بیش از آنکه منتظر بمانند، می‌ایستند و حقشان را از میان چنگال‌های تیز و بسته‌ی روزگار می‌گیرند، هرچقدر شکسته، بلاتکلیف و غمگین باشند...
من شیفته‌ی ظرافتی‌ام که در عین جسارت و غرور اتفاق می‌افتد و شیفته‌ی قدرتی‌ام که از چشم‌های مهربان و احساسات ظریف یک زن، انتظار نمی‌رود!
من شیفته‌ی آنانی‌ام که وقتی همه می‌گویند نمی‌شود؛ کفش‌های آهنین‌شان را می‌پوشند و به دلِ ماجرا می‌زنند تا ثابت کنند می‌شود! تا ثابت کنند می‌توان محال‌ترین‌ها را با نیروی شگرف خواستن و تلاش کردن، به دست آورد.
شیفته‌ی زنانی‌ام که ظریف خطابشان کردند و آن‌ها با تمام قدرت، ثابت کردند که به ظرافت نیست! عظیم‌ترین اتفاقات و رویدادهای جهان، از شاهرگی ظریف اما سخت می‌گذرد. آنان که خودشان را باور داشتند و عزتمندانه زیستند و میانگین جسارت و اقتدار و زیباییِ جهان را ارتقا دادند و نور بودند، وقتی که جهان را تاریکی و ناامیدی و رکود، احاطه کرده‌بود.

#نرگس_صرافیان_طوفان


موضوعات مرتبط: 🌿زن
برچسب‌ها: نرگس صرافیان طوفان

تاريخ : دوشنبه ۱ بهمن ۱۴۰۳ | 15:4 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

آدمها

آدم‌ها هیچ‌گاه نمی‌فهمند که ممکن است تو از کلام یا قضاوت اشتباهشان تا صبح بیدار مانده باشی. آدم‌ها نمی‌فهمند که تو با یک جمله‌ی کوتاه، چه طولانی و عمیق غمگین خواهی‌شد و فکر خواهی‌کرد و رنج خواهی‌کشید.
آدم‌ها نمی‌فهمند که تو چند بار در خلوتت برای اینکه خودت دلیل شکستنِ غرور خودت بوده‌ای و اجازه داده‌ای با تو، دور از شان یک انسان رفتار کنند، خودت را سرزنش خواهی‌کرد.
قوی به نظر می‌رسی و سرسخت؛ درحالی که از درون در شکسته‌ترین حالتت قرار داری، حتی اگر بخندی و ظاهرا همه چیز خوب باشد.

#نرگس_صرافیان_طوفان


برچسب‌ها: نرگس صرافیان طوفان

تاريخ : پنجشنبه ۲۷ دی ۱۴۰۳ | 15:38 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

تنهایی

من متولد شدم تا تنهاترین موجود شناخته شده‌ی جهان باشم... تنهاتر از وال‌ها و تنهاتر از ماه و تنهاتر از خورشید... من متولد شدم برای در هر جمعیتی و کنار هرکسی، تنها بودن و در تنهایی خویش غرق شدن. متولد شدم برای دویدن‌ و دویدن و به اعماق هیچ رسیدن. من متولد شدم برای تناقض‌های بسیار و شبیه به هیچ‌کس نبودن و احساسات خود را ناهمسو با احساسات جماعتی دیدن! من متولد شدم برای تلاش‌های محکوم به شکستم در شبیه شدن به یک معاشرت‌کننده‌ی معمولی. من متولد شدم تا غم‌ها احساسِ دوست‌داشتنی بودن کنند و تنهایی، مکان دنجی باشد برای التیام یافتنِ یک انسان!
من متولد شدم برای تا انتهای محالات رفتن و دوست‌نداشتنی‌ها را دوست داشتن و به آدم‌های اشتباه، فرصت دادن و چای خوردن و کتاب خواندن و به جزئیات حرف‌ها و رفتارهای آدم‌ها فکر کردن و تجربه کردن و دوست داشتن و عاشق بودن و سفر کردن و سفر کردن و ناگهان خسته شدن و از همه چیز و همه کس گریختن...

#نرگس_صرافیان_طوفان‌


برچسب‌ها: نرگس صرافیان طوفان

تاريخ : چهارشنبه ۲۶ دی ۱۴۰۳ | 16:55 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

بچه که بودم

بچه بودم و کسی مرا در تیم فوتبال محله راه نداده بود و غمگین و شکست خورده به خانه برگشتم و در همان‌حال، صدای بچه گنجشک گرسنه‌ای را شنیدم و خواستم برای جبران این احساس کافی نبودن، در یک ماجرا هم که شده، آدمِ خوبی باشم و احساس کفایت کنم، بچه گنجشک را از لانه‌‌ی امنش بیرون کشیدم و به او تا مرز خفگی غذا دادم و به خیالم که مهربانی می‌کنم! اما باعث مرگش شدم!!! دقت کنید که کسی که مهربان بود و ظاهرا دلش سوخت و نوازش کرد و بهای خواست دلش را داد و می‌خواست که "قهرمان" باشد، من بودم و کسی که جان داد، گنجشکِ از همه جا بی‌خبرِ گرسنه‌ی در انتظارِ مادر!!!

خیلی جاها محبت‌های ما از سر مهربانی نیست! این عدم تعادل و خودخواهی ماست که خلاف مصلحت جهان آدم‌ها محبت‌تپانشان می‌کنیم و به اقتضای نیاز جهان خودمان ادامه می‌دهیم و بعد هم منت می‌گذاریم که محبت کردم، لیاقت نداشتی!!!
خوب به ذهن بسپارید که همیشه آنی که هزینه‌ی مادی یا عاطفی می‌دهد، طرفِ مظلومِ ماجرا نیست! گاهی با قصد التیام خودشان با تو خوب رفتار می‌کنند و در عوض، تمام روح تو را در تملک و به اسارت می‌خواهند و مقدور که نبود و ناکام که ماندند، با همان محبت‌های بیاتِ تزریق شده‌، به تو سرکوفت می‌زنند و از تو انتقام می‌گیرند!!!

#نرگس_صرافیان_طوفان


برچسب‌ها: نرگس صرافیان طوفان

تاريخ : پنجشنبه ۱۹ مهر ۱۴۰۳ | 9:35 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

دوستان واقعی

نرگس صرافیان طوفان :

باور کن راست گفته‌اند که عیار دوستان، در سختی و مشکلات است که مشخص می‌شود!
راست گفته‌اند که در تلخی‌‌ها هزار پند هست و در شیرینی‌ها و آسانی، به قدر انگشتان دست.
راست گفته‌اند به روزهای سخت و مصیبت‌های عظیم و مسیرهای دشوار که می‌رسی، دوستانت را دانه دانه در مقابل چشمانت می‌بینی که چطور قالب دوستی را تهی می‌کنند و ذره ذره یا ناگهان از تو دور می‌شوند؛ می‌دانی چرا؟

آنان که به دروغ ادعای دوستی داشتند، در لحظات دشوار جهان تو تمام هراسشان این است که از آنان یاری بخواهی و آنان را به زحمت بیندازی و آرامش جهانشان را به‌هم بریزی و شاید به عنوان یک انسان، حق داشته‌باشند اما تو هم حق داری از همان‌جا به بعد آنان را دوستان نزدیک خودت به حساب نیاوری و از دایره‌ی توجه و مهربانی‌ات، خارجشان کنی...

دوستان حقیقی یگانه‌اند و انگشت‌شمار! پس؛ از هرکسی توقع دوستیِ حقیقی و محبت بی‌چشمداشت نداشته‌باش که قطعا این منطقی‌ترین و درست‌ترین حالت پذیرش انسان‌هاست..
.

پ.ن خیلی هامون تجربه اش کردیم تو سختی ها ومشکلات و حتی مصیبت ها اطراف مون خلوت خلوت میشه 💥


برچسب‌ها: نرگس صرافیان طوفان

تاريخ : دوشنبه ۲ مهر ۱۴۰۳ | 19:49 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

قوی باش

《قوی باش》
من به تو می‌گویم که قوی باشی و می‌دانم که گاهی کلمات، واقعا معجزه می‌کنند.
من روزهای سخت زیادی دیده‌ام، رنج‌های زیادی کشیده‌ام و اندوه زیادی را به جانم، خریده‌ام. من تا انتهای دردهای زیادی رفته‌ام، زخم‌های زیادی را به جان لمس کرده و پایان اندوه‌های زیادی را به چشم، دیده‌ام.
من به تو می‌گویم که قوی باشی چون دیده‌ام که تمام مسیرهای درد، به مقصدهای خوبی می‌رسند و هیچ مسیری خالی از امّید نیست. که هیچ شبی بدون ماه و هیچ ماهی، بدون خورشید نیست.
من به تو می‌گویم که قوی باش و ایمان دارم که گاهی کلمات، واقعا معجزه می‌کنند...

#نرگس_صرافیان_طوفان


برچسب‌ها: نرگس صرافیان طوفان

تاريخ : دوشنبه ۲۹ مرداد ۱۴۰۳ | 21:29 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

۵درصد

تمام کهکشان‌ها و میلیاردها ستاره✨️ و سیاره، تنها ۵ درصد از کل هستی‌اند و مابقی را ماده‌ی تاریک و انرژی تاریکی پوشانده که حتی نمی‌دانیم دقیقا چیست و در آن چه می‌گذرد!
مضحک نیست که این وسط نگرانِ این باشیم که فلانی چه گفت و فلانی چه کرد و انرژی و زمان محدودمان را صرف حسرت و افسوس و رنج‌های حقیر و خودساخته کنیم؟!
رها کن عزیزِ من🪁! در برابر این شگفتی و عظمتی که تو را احاطه کرده، به مسائل ناچیز و اندوه‌های بی‌نتیجه فکر نکن.
به این فکر کن که اگر در این جهان تنها نباشیم چه؟ به این فکر کن که یعنی در قسمت پنهان و رازآلود جهان🪩 چه می‌گذرد؟!

#نرگس_صرافیان_طوفان‌


برچسب‌ها: نرگس صرافیان طوفان

تاريخ : شنبه ۱۲ خرداد ۱۴۰۳ | 20:0 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

تو مثل طوفان می‌زنی

نوشته بود: تو مثل طوفان می زنی به قلب سختی ها و تهش با یک

نوشته بود: تو مثل طوفان می‌زنی به قلب سختی‌ها و تهش با یک لیوان چای در دست بر می‌گردی،
نوشته‌بود تو قوی‌تر از این حرف‌هایی!
و من نگاهی به خودم کردم، آیا قوی‌تر از این حرف‌ها بودم که مثل نهال‌های نو رس،

زیر تندباد حوادث نشکنم؟ یا طوفان بودم؟

طوفانی که می‌تازد و می‌شکافد و از دل رنج‌ها و دردها و زخم‌ها، ضمادی کمیاب بیرون می‌کشد؟
نفس عمیقی کشیدم، خودم را برای هر آنچه ناملایمتی و رنج که احتمال نمی‌دادم آماده کردم

و زدم به قلب سختی‌ها و ایمان داشتم که تهش آسوده و آرام،

با یک لیوان چای در دست بر می‌گردم؛

همانگونه که خورشید، پس از رگباری طولانی و سخت راه خودش را پیدا می‌کند.

#نرگس_صرافیان_طوفان


برچسب‌ها: نرگس صرافیان طوفان

تاريخ : پنجشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۳ | 12:41 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

نگرانِ این نباش که اگر نبودی

نگرانِ این نباش که اگر نبودی ، کسی جایِ تو را بگیرد
جایی بمان ، که از خالی کردنش نترسی …
اصلا گاهی لازم است نقطه چینِ لحظه هایِ کسی شوی و نایاب ترین گزینه برایِ پر کردن ! دور باشی و خارج از دسترس …
ببینی برایِ پر کردنِ جایِ خالی ات تا کجایِ جهان ، دنبالِ تو می گردد ؟!
تا کجا برایِ پیدا کردنت ، گزینه هایِ اضافه را خط می زند ،
تا کجا برایِ با تو کامل شدن ، می جنگد ،
و کجا تسلیم شده و سراغِ گزینه هایِ دیگر می رود !
حواست باشد ؛ بعضی ها فقط به دنبالِ پر کردنِ جایِ خالی اند !
لیاقتِ تو ، جایگاهی ست که با کسی غیر از “خودت” پر نمی شود !
همان جا که دیگران ، نکاتِ انحرافی اند ،
اما تو ؛ اولین و آخرین انتخاب ،
اما تو ؛ تنها گزینه ی ممکن !


برچسب‌ها: نرگس صرافیان طوفان

تاريخ : یکشنبه ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ | 12:53 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

ما جدی گرفته نمی‌شدیم

ما جدی گرفته نمی‌شدیم، چون قاطعیت نداشتیم!
همیشه دیگرانی قاطعانه میخ‌هاشان را در دل آدم‌هایی که دوستشان داشتیم، کوبیده‌بودند و ما وسط هوا و زمینِ دلِ آدم‌ها معطل می‌ماندیم، نه اینکه دوست داشته نشویم؛ نه! ما جدی گرفته نمی‌شدیم.
مشکل از ما بود، از ما که قاطعانه رفتار نمی‌کردیم، که زود کوتاه می‌آمدیم، زود بر می‌گشتیم، زود می‌بخشیدیم و زود یادمان می‌رفت. ما آدم‌های تطبیق‌پذیری بودیم و مطابقِ میلِ دیگرانی که دوستشان داشتیم رفتار می‌کردیم، ما آدم‌های خودخواه و خودمحوری نبودیم و بیش از گفته‌ها و خواسته‌های خودمان، شخصیت و احساسات آدم‌ها را در نظر می‌گرفتیم و کمتر روی حرف‌ها و خواسته‌هامان پافشاری می‌کردیم.
همیشه جای درستی قرار نمی‌گرفتیم، یا اگر جای درستی هم بودیم، با تردیدها و بچه‌بازی‌هامان، خرابش می‌کردیم.
- آدم‌های قاطع، حتی به غلط، دوست‌داشتنی‌ترند ...
ما قاطعیت نداشتیم و این بزرگ‌ترین مسئله بود.
که اگر قاطع بودیم، قاطعانه دوست داشته می‌شدیم، که اگر جدی بودیم، جدی گرفته می‌شدیم...

#نرگس_صرافیان_طوفان


برچسب‌ها: نرگس صرافیان طوفان

تاريخ : سه شنبه ۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ | 15:51 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

من فقط خودم بودم،

من در هیچ دسته‌ای جا نمی‌شدم، از تمام چهارچوب‌ها و کادرها می‌زدم بیرون، نه منزوی بودم، نه اجتماعی، نه درونگرای مطلق، نه برونگرای محض.
گاهی از مهربانی سر می‌رفتم و گاهی بدجنس‌ترین آدمِ دنیا می‌شدم. گاهی دلم لک می‌زد برای حرف زدن و بودن کنار آدم‌ها و گاهی چه دیوانه‌وار تقلا می‌کردم تنها باشم. من به هیچ گروهی تعلق نداشتم، گاهی یک کودکِ لجباز بودم که دلش هم‌بازی می‌خواست و گاهی یک بالغِ فهمیده و مسئولیت‌پذیر! گاهی محکم و با اراده و جسور بودم و گاهی شدیدا شکننده و آسیب‌پذیر و ضعیف! گاهی بیخیال و شاد، گاهی غصه‌دار و دغدغه‌مند و غمگین.
من نسخه‌ی کاملِ هیچ دسته‌ای نبودم. من خودم بودم و این، کار را سخت‌تر می‌کرد، من حتی بلد نبودم تظاهر کنم که کامل هستم، که نقاب بزنم و خودم را جمع و جور کنم و از دسته‌ی خاصی نزنم بیرون و شبیه‌تر شوم به آدم‌ها، که اینقدر فاصله نگیرم و اینقدر حس نکنم با همه فرق دارم، که نترسم از دنیا، که تصور نکنم زمینی نیستم و هیچ سیاره‌ی دیگری هم مسئولیت منِ غیر قابل توصیف را به عهده نمی‌گیرد.
من به هیچ دسته‌ی خاصی تعلق نداشتم.
من نسخه‌ی کاملِ هیچ چیز و هیچ کس نبودم.
من فقط خودم بودم،
و فقط همین را بلد بودم.

#نرگس_صرافیان_طوفان


برچسب‌ها: نرگس صرافیان طوفان

تاريخ : پنجشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۳ | 12:26 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

رفیق که داشته باشی؛

رفیق که داشته باشی؛
تمام دقایقِ زندگی ات،
لبریزِ عشق و آرامش می شو .
خیابان ها جان می دهند برایِ قدم زدن ،
و هر اتفاقِ کوچکی، بهانه ای می شود برای شاد بودن...
کسی هست که با گرما و شیرینیِ حضورش؛
سرما و تلخیِ روزگار تو را بگیرد،
کسی که محبتش بی منت باشد
و معرفتش بی پایان!
کسی که آفریده شده تا بانیِ بهترین خاطراتِ زندگی ات باشد...
داشتنِ یک رفیقِ خوب؛
یک واجبِ عینی و حیاتی است،
برای تمامِ آدم ها..

نرگس_صرافیان_طوفان

خیلی هامون تو زندگی تنهاییم..و دوست ورفیقی نداریم..

اگه رفیق خوب وبامعرفتی دارید نگهش دارید رفیق خوب یه نعمت بزرگیه..


برچسب‌ها: نرگس صرافیان طوفان

تاريخ : جمعه ۳ فروردین ۱۴۰۳ | 11:56 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

خدایا ؛

خدایا ؛
گاهی مرا در آغوش بگیر ...
وقتی در محاصره ی مشکلاتم و تنها پناهگاهم تویی
وقتی تمام تلاشم را کرده ام ، خسته ام و دلم کمی سکوت می خواهد ،
کمی آرامش ، کمی تسکین ...
بی خبر از راه برس و مرا بغل کن
باور کن آدمِ جا زدن نیستم !
اما ؛
از یک جایی به بعد ، بگو که با هم درستش می کنیم ،
از یک جایی به بعد ، خودت برایم معجزه کن !


#نرگس_صرافیان_طوفان


برچسب‌ها: نرگس صرافیان طوفان , خدا

تاريخ : جمعه ۱۸ اسفند ۱۴۰۲ | 12:30 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

خدایا ؛ گاهی مرا در آغوش بگیر ...

خدایا ؛
گاهی مرا در آغوش بگیر ...
وقتی در محاصره ی مشکلاتم و تنها پناهگاهم تویی
وقتی تمام تلاشم را کرده ام ، خسته ام و دلم کمی سکوت می خواهد ،
کمی آرامش ، کمی تسکین ...
بی خبر از راه برس و مرا بغل کن
باور کن آدمِ جا زدن نیستم !
اما ؛
از یک جایی به بعد ، بگو که با هم درستش می کنیم ،
از یک جایی به بعد ، خودت برایم معجزه کن !

#نرگس_صرافیان_طوفان


برچسب‌ها: نرگس صرافیان طوفان , خدا

تاريخ : سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۲ | 12:24 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

مگر دنیا ، کم اتفاقاتِ قشنگ دارد ؟!

چه لزومی دارد شب ها آدم به مشکلات و ناراحتی هایش فکر کند ؟!
مگر دنیا ، کم اتفاقاتِ قشنگ دارد ؟!
من نمیدانم چرا باید حتما شب هایمان را بادرد و حسرت صبح کنیم ؟!
بدونِ شک ، ما آدم هایِ خودآزاری هستیم ...
وگرنه یک ثانیه سکوتِ شب ؛
می ارزد به تمامِ همهمه ی سرسام آورِ روزها ...

#نرگس_صرافیان_طوفان‌


برچسب‌ها: نرگس صرافیان طوفان

تاريخ : شنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۲ | 12:36 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

هر آدمی

هر آدمی شاید در عمرش فقط یک بار
می‌تواند کسی را به تمامی دوست بدارد.

تمامش را،
حتی تیرگی‌های روحش را بپرستد ...


#نرگس_صرافیان_طوفان‌


برچسب‌ها: نرگس صرافیان طوفان

تاريخ : دوشنبه ۹ بهمن ۱۴۰۲ | 12:0 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |
        مطالب قدیمی‌تر >>


.: Weblog Themes By SlideTheme :.