آیینه
میانِ ما شکست
و نوری لرزان
در چلچراغِ شب
فاصله را به تصویر کشید
ساعتِ خاموش
بیصدا ما را صدا زد
لوسترِ لرزانِ اتاق
قلبِ عاشق را
به رقص گرفت
گرامافونِ خاکخورده
آوازِ عشق را زمزمه کرد
فاصله گریخت
امّا
ترسِ تو
دستهای مرا برید
پس از رفتن،
خانه با تو فرسود
دیوارها پیر شدند
و من
از زخمِ عشقِ تو
چراغِ شعرم را برافروختم
نشد…
تو نخواستی
که کنارم باشی
زهرا کردستانی
برچسبها: زهراکردستانی
تاريخ : پنجشنبه ۱ آبان ۱۴۰۴ | 11:34 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |
من تنها ملودی خواهم نواخت
کوه دردها را فروخواهم ریخت
از نو خواهم ساخت
من ارغوان خواهم شد
رنگین خواهم کرد شعر سپید عشق را
من جسمم را رها خواهم کرد
روحم را جلا خواهم داد
زندگی خواهم کرد
نه برای ماندن،
بلکه برای بودن
من همیشه خواهم ماند
شعری نو خواهم ساخت
لطمهها و طعنهها در هر قدم خواهم دید
ولی…
برای دنیای جدیدی از بیت
خواهم ماند...
زهرا کردستانی
برچسبها: زهراکردستانی
تاريخ : پنجشنبه ۶ شهریور ۱۴۰۴ | 11:0 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

