✈2★در امتدادک🍃♥️🍃ــمهتاب🍂🧡💙🍂وچه👤

🦋🪁🌳✰فراموش نکنیدکه سپاسگزار باشید.هر روز(حوالی خدا)☀️♡

✈2★در امتدادک🍃♥️🍃ــمهتاب🍂🧡💙🍂وچه👤 | سیدعلی کهنگی

🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊
✈2★در امتدادک🍃♥️🍃ــمهتاب🍂🧡💙🍂وچه👤 🦋🪁🌳✰فراموش نکنیدکه سپاسگزار باشید.هر روز(حوالی خدا)☀️♡

پـایـیـز

پـایـیـز خـبـر می‌دهد از درد به خاک
از مـرگ هـزار غـنـچـه‌ی زرد به خاک

ای سـبـزتـریـن بــرگ بـهـاری ، پاییز
فـریـاد بـر آورده کـه بـرگـرد به خاک

حرصی که چوکوه آتش افتاده به‌جان
یک‌روز شود چوکوه یخ سرد به خاک

صـد قـصّـه‌ی تـلـخ می‌گذارد بـر جای
تـا بـر سـر دست می‌رود مرد به خاک


ما را سر شوق کـاخ سـلـطانـی نیست
سر می‌نهد این عاشق شبگرد به خاک

گویند کـه عشق
از آسمانها جـاری‌است
حیرانم از‌یـن دانـه که گل کرد به خاک

چون مـهـر تـو را می‌بـرد آخـر واسع
آنـکـس که تــو را ز مـهـر آورد به خاک


سید علی کهنگی


برچسب‌ها: سیدعلی کهنگی , پاییز

تاريخ : چهارشنبه ۲۳ مهر ۱۴۰۴ | 12:12 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

هر که مولایش حسین‌ فاطمه است

السّلام ای دشت خون،دشت جنون
الـسّـلام ای لالــه‌هــای غــرق خـون

السّلام ای قـافـلـه سـالار عشق
السّلام ای زاده‌ی سـردار عشق

مـا و عـمـری نـالـه و بر سر زدن
ما و دست عشق بر این در زدن

تشنه‌گان عشق‌ را سیراب کن
رفع غم از سینه‌ی بی‌تاب کن

اشک را چاووش بزمت کرده‌‌ام
دیـده را، راهــی رزمـت کرده‌ام

عقل افتاده در ایـنـجـا ، از نفس
نیست ایـنـجـا جـایـگـاه بوالهوس

عشق اینجا می‌کشد پر، با حسین
می‌رسی تا قاف حق، با یا حسین

کــربــلا و بــانــگ پـیـکـار جـنـون
کــربــلا دریــای مـواجّـی ز خـون

نقطه‌ی آغـاز هستی کربلا است
وادی صهبا و مستی کربلا است

هر که مولایش حسین‌ فاطمه است
تـا ابـد قـلـبـش تهی از واهمه است

سید علی کهنگی


برچسب‌ها: سیدعلی کهنگی , محرم

تاريخ : یکشنبه ۲۲ تیر ۱۴۰۴ | 10:16 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

پشت لبخندم

پشت لبخندم هزاران درد پنهان مانده است
زخمهای کهنه بر قلبم فراوان مانده است

شادکامی ها دوامی آنچنان بر من نداشت
نیست آن، این آرزومندی که الان مانده است

بازتابش نیست از انصاف، چرخ روزگار
هر که را دیدم، درین آئینه حیران مانده است

آنکه نام و خاطراتش را ز خاطر برده ای
همچنان با یاد تو سر در گریبان مانده است

روزهای آخر عمرم چو شعری نا تمام
بی نفس در انتظار بیت پایان مانده است

جان ما در دست تو ، امّا تأمّل کن دمی
چند روزی نازنین تا عید قربان مانده است

گرچه دیگر کس نمی ماند به پای عهد خویش
واسع دلداده بر آن عهد و پیمان مانده است

سید علی کهنگی


برچسب‌ها: سیدعلی کهنگی

تاريخ : دوشنبه ۲۱ آبان ۱۴۰۳ | 13:30 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

درمانده ام ، چنان آهو به چنگ شیر

درمانده ام ، چنان آهو به چنگ شیر
ای زندگی شدم دیگر من از تو سیر

هرگز ندیده ام خیری ز روزگار
کی می رسد به سر ، پایان این مسیر

تقدیر ما بجز آه و فقان نبود
در بند زندگی ، عمری شدیم اسیر

تا کی از آسمان باران طلب کنم
بذر من از ازل ، افتاده در کویر

گفتم که مدّتی دیوانگی کنم
شاید رها شوم از داغ ناگزیر

ای آنکه می بری دل را ز عاشقان
رحمی کن و بیا جان از تنم بگیر

واسع نمی کند ناشکری ای خدا
دردم ز ناله شد افزونتر ای قدیر


سید علی کهنگی


برچسب‌ها: سیدعلی کهنگی

تاريخ : پنجشنبه ۲۱ دی ۱۴۰۲ | 12:16 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |
.: Weblog Themes By SlideTheme :.