چنان سرشارم از بودن کنار خویش آرامم
که شب ها در کنار خویش، با لبخند می خوابم
سراسر شعر و آوازم در این شبهای رؤیایی
که با رقص تو در باران تا سحر نیاسایم
نیلوفر مجنونم پیچک شده در پایت
می خرامدم جانا تا رسم به رؤیایم
سنجاقک زیبایم بنشسته سر زلفت
با رقص سر زلفت من وآله و شیدایم
مرا محکم بغل گیر و دلیل آرزویم باش
که در دنیای آغوشت ،قمار عشق می بازم.
محمد رضا الهی
برچسبها: محمدرضاالهی
من گمشده ای دارم در میان این شعرم
واژه ها به یار آئید، مردم از پریشانی
نقش خستگی ها بین در نگاه بارانی
از نوای نی بشنو نالههای پنهانی
دل بی تو به جان آمد ای یوسف کنعانی
من خسته از این راهم وقت است که باز آیی
نیلوفر مجنونم، پیچک شده درپایت
می خرامدم جانا، تارسم به زیبایی
من محو نگاه تو، دلبر تماشائی
خوش آمده ای جانا، برملک سلیمانی
در مقدم تو ای جان، دیده ام چراغانیست
زین دیده توان دیدن، حال دل به آسانی
دلم گرم است از بودن کنار خویش آرامم
مرا نوح است کشتیبان در این دریای طوفانی.
محمد رضا الهی🌹
برچسبها: محمدرضاالهی
با من از شعرو ترانه و غزل سخن بگو
با من از بوی خوش یاس سحر سخن بگو
برمن از عشق مخوان، عشق زمینی به کجاست؟
با من از مهر بگو، عشق حقیقی به خداست
من خدایم پاکی دلها بود
بندهٔ هر پاکدل بودن رواست
پدرم درس محبت به دلم داد و برفت
شاگرد محبت پدربودنم از لطف خداست.
محمد رضا الهی
برچسبها: محمدرضاالهی , خدا
رهاشده تر از رها شده ها شده ام
چه کنم که در این بخت، باخدا شده ام
دلم به جد به نزد عزیزان به جامانده
جداتر از خود خویشم و رها شده ام
میان من و غربت شما یاران
چه کنم خداییست به وسعت باران
به حرمت پیوند و وصل با خوبان
مثال گل ز گلستان جدا شده ام
چه حال قشنگیست، باخدا شدنم
که ناخدا زیاد دیدم و با خدا شده ام.
محمد رضا الهی
برچسبها: محمدرضاالهی , خدا
نه زندان و نه زندانبان پسندم
به سلک خویشتن، خوبان پسندم
به رندی و ظرافت، صید وحشی رام گردد
من آن آهو و آن کبک خرامان را پسندم
دراین درگه، هزار آرامش رقصان بدیدم
ولیکن زآن میان، آرام جانم را پسندم
بنازم خالق زیبایی و دلدادگی را
که هر کس دل دهد اورا پسندم
مهر خوبان را که دیدم ماهر خوبی شدم
کز میان خوبرویان، ماهرویان را پسندم
دل به دستت داده ام ای ماه روی انگبین
هرچه خواهی کن من آن سیب زنخدان را پسندم.
محمد رضا الهی🌹
برچسبها: محمدرضاالهی