✈2★در امتدادک🍃♥️🍃ــمهتاب🍂🧡💙🍂وچه👤

🦋🪁🌳✰فراموش نکنیدکه سپاسگزار باشید.هر روز(حوالی خدا)☀️♡

✈2★در امتدادک🍃♥️🍃ــمهتاب🍂🧡💙🍂وچه👤 | فروغ گودرزی

🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊
✈2★در امتدادک🍃♥️🍃ــمهتاب🍂🧡💙🍂وچه👤 🦋🪁🌳✰فراموش نکنیدکه سپاسگزار باشید.هر روز(حوالی خدا)☀️♡

چراغ‌ها نفس دالان را گرفته اند

چراغ‌ها
نفس دالان را گرفته اند
و بخار آه فراموش‌شده
در میان رگ‌های سیمی سرگردان است
روشنایی واژگون از سقف می‌چکد
اما ردّی از او نیست
ما باید بدانیم
کدام دیوار
اشک تاریخ گذشته را
در چشم هایش چکانده
که شکل نور را در دهان خود می بیند
اکنون
من به هیأت روشنایی درآمده‌ام
و از دهان دیوار عبور می‌کنم

اما شاید بهتر باشد
تو در امتداد دالان
آن را از رگ‌های خدا وام بگیری
تا در دستانت
چون جنینی در رحم سقف بجنبد
و سیم ها
بند ناف سرخی شوند
که در خلوت خود
سوسو می زنند


فروغ گودرزی


برچسب‌ها: فروغ گودرزی , خدا

تاريخ : یکشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۴ | 10:38 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

بر پیشانی‌ای که نیست

بر پیشانی‌ای که نیست
نشسته‌ام
و پیچکی که نیست را
روی شاخه‌ی معلقم
کشیده‌ام
چشم‌هایم
کوچه‌های آبستنی‌اند
که هر شب
با صدای اذانِ آدم
حوا می‌زایند
حالا
پرندگان روی لب‌هایم
نماز آفتاب می‌خوانند
بی آن‌که آستین‌هایشان
برهنه شود
شاید
من شهری‌ام
که از خوابِ تو
بیرون زده
با پنجره‌ی ته‌استکانی‌ای
که چشمِ بامدادِ
به دنبالِ آن است


فروغ گودرزی


برچسب‌ها: فروغ گودرزی

تاريخ : دوشنبه ۶ مرداد ۱۴۰۴ | 11:15 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

دستانِ نیمکت را گرفته‌ام

دستانِ نیمکت را
گرفته‌ام
و با خود
می‌برم
تا خیابانی
که هیچ چراغی
در آن، توت‌فرنگی نمی‌چیند

چراغ، با دستانِ بلندش
موهایش را کنار می‌زند
و به رفتنِ ما
می‌خندد

اکنون/
برای پشیمان شدنِ درخت
کمی دیر است
چون دیروز
سنگفرش
سایه‌نامه‌ی نیمکت را
نوشته بود

حالا
به لبخندِ دیوار
ساعتِ ایستاده را نشان می‌دهم
تا به روشناییِ مکث
معترض نشود
و برگ‌های بلندِ درخت را
نوازش دهد

نیمکت/ اینک
راه می‌رود
بی‌نشان از
خاطره‌ای
که هرگز
نمی‌نشیند.


فروغ گودرزی


برچسب‌ها: فروغ گودرزی

تاريخ : شنبه ۴ مرداد ۱۴۰۴ | 10:43 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

خانه‌ام شانه‌های دالانی‌ست

خانه‌ام
شانه‌های دالانی‌ست
که نامش را از تقویم‌ها پاک کرده‌اند.
او با یک دست زمین را نگه داشته
و با دست دیگر
آسمان را
از زیر دندانِ مرگ نجات می‌دهد

اینک/ خیابانِ پیکرم
نفس نمی‌کشد
درختان برایم کف می‌زنند
و پنجره‌ها، با دهان‌ بسته
در برابر خورشید
به بی‌گناهی‌ام اعتراف می‌کنند

شاید/
در چینِ دامنم
شهری خوابیده باشد
و بر قدم‌هایم
گربه‌ای
تاریخ را وارونه می‌نویسد

که آسمان
کفِ خیابان
یک قرن فراموشی را
تاب آورده‌ است!


فروغ گودرزی


برچسب‌ها: فروغ گودرزی

تاريخ : جمعه ۳ مرداد ۱۴۰۴ | 10:0 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

از فرق سرم جاده ای می گذرد

از فرق سرم
جاده ای می گذرد
و به
هفتاد‌و یکمین
دندان ریشه ام می رسد
کرم کوچکی
با صورت آفتاب‌سوخته اش
روی بافت خاک خورده ام
قی قاژ می رود
و سرعت گیرهای کور را
از روی پیراهن پوسیده ی
باد رد می کند
من طوفانی‌ام که
راه را در کلاه آفتاب‌گیرم
جا گذاشته ام
ومیان
خواب و بیدار های پاهایم
در انجماد شفق
خواب برگ های
زنگ زده را می بینم


فروغ گودرزی🌹


برچسب‌ها: فروغ گودرزی

تاريخ : پنجشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۴ | 12:7 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

در پادگان علفزارهای نارنجی

در پادگان علفزارهای نارنجی
بین انگشت عنکبوت‌های/
بی رمق
میخچه‌های بی‌ریشه
ریسمان می‌بافند
تا کلیدهایی که به در بسته
قفل های بی‌دندان
قصه می گویند
شاخهای پوچ شب را
بشکنند


فروغ گودرزی🌹


برچسب‌ها: فروغ گودرزی

تاريخ : یکشنبه ۲۴ فروردین ۱۴۰۴ | 9:0 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

دست بردار نیستند

دست بردار نیستند
گوش های زنگ زده قاتل
من اما
عصر یخبندان یک روز
این تراژدی غمگین را به دست/

قانون می‌دهم

فروغ گودرزی🌹


برچسب‌ها: فروغ گودرزی

تاريخ : جمعه ۱۰ اسفند ۱۴۰۳ | 12:5 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

شیشه ی زندگی

خودم را به پشت
شیشه ی زندگی می چسبانم
تا ببینم کجایِ این روزهایِ
تنهایی هستم...!

فروغ_گودرزی


برچسب‌ها: فروغ گودرزی

تاريخ : چهارشنبه ۲ خرداد ۱۴۰۳ | 13:22 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

رویا راهش دراز است

رویا
راهش دراز است
چه بی تو
چه با تو...!!!


فروغ_گودرزی


برچسب‌ها: فروغ گودرزی

تاريخ : جمعه ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۳ | 13:18 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

در من رویید بنفشه

در من رویید
بنفشه
در اتاقِ تاریک و سرد تنهایی
گل دادم...!!!


فروغ_گودرزی


برچسب‌ها: فروغ گودرزی

تاريخ : یکشنبه ۱۹ فروردین ۱۴۰۳ | 12:36 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

من با هوای تو خوش ترم

یاد داده ام به باد
که آمدنش را هو نکند
من با هوای تو خوش ترم


فروغ گودرزی


برچسب‌ها: فروغ گودرزی

تاريخ : یکشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۲ | 11:47 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

تنهایی

خودم را به پشت
شیشه ی زندگی می چسبانم
تا ببینم کجایِ این روزهایِ
تنهایی هستم...!

فروغ_گودرزی


برچسب‌ها: فروغ گودرزی

تاريخ : پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۲ | 12:33 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

تنهایی

خودم را به پشت
شیشه ی زندگی می چسبانم
تا ببینم کجایِ این روزهایِ
تنهایی هستم...!

فروغ_گودرزی


برچسب‌ها: فروغ گودرزی

تاريخ : چهارشنبه ۱۸ بهمن ۱۴۰۲ | 12:27 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

[گل]خواندنت

آواز

زندگیست

بر درختان خشک

زمستانی...!

فروغ_گودرزی[گل]


برچسب‌ها: فروغ گودرزی

تاريخ : سه شنبه ۱۹ دی ۱۴۰۲ | 10:39 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

آن سوی خیابان جا مانده ام

آن سوی خیابان جا مانده ام
همه رفتند و آمدند
اما نوازش دستانم سرگردان
دنبالِ آمدن تو می گردند...


فروغ گودرزی


برچسب‌ها: فروغ گودرزی

تاريخ : دوشنبه ۱۸ دی ۱۴۰۲ | 11:53 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

و تمام خاطراتت

و تمام خاطراتت
قصه خواهد شد
تو ماندنی می شوی...

فروغ_گودرزی


برچسب‌ها: فروغ گودرزی

تاريخ : جمعه ۱۰ آذر ۱۴۰۲ | 11:52 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

و تمام خاطراتت

و تمام خاطراتت
قصه خواهد شد
تو ماندنی می شوی...

فروغ_گودرزی


برچسب‌ها: فروغ گودرزی

تاريخ : یکشنبه ۱۴ آبان ۱۴۰۲ | 12:1 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

در من رویید

در من رویید
بنفشه
در اتاقِ تاریک و سرد تنهایی
گل دادم...!!!


فروغ_گودرزی


برچسب‌ها: فروغ گودرزی

تاريخ : چهارشنبه ۳ آبان ۱۴۰۲ | 11:59 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

دست می برم بر موهایم

دست
می برم بر موهایم
سپیدی شان
چشمان آینه را هم
تَر می کند...!


فروغ_گودرزی


برچسب‌ها: فروغ گودرزی

تاريخ : چهارشنبه ۳ آبان ۱۴۰۲ | 11:57 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |

تلفن قطع شده

تلفن قطع شده
من اما هنوز گوشهایم تیز صدای کوچکی از سوی اوست
کاش در آغاز این راه می دانستم هیچ قصه ی خوشی
پایان ما نیست...


فروغ_گودرزی


برچسب‌ها: فروغ گودرزی

تاريخ : پنجشنبه ۱۳ مهر ۱۴۰۲ | 11:17 | نویسنده : 🧡مُحَمّد❤️🪁🌳🕊 |
        مطالب قدیمی‌تر >>


.: Weblog Themes By SlideTheme :.